به گزارش فراهان خبر به نقل از خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اخیرا ویدئوهایی از یک پسر نوجوان و دو دختر کمسنوسال که بهعنوان «ملکههای زیبای او» در کنارش با پوششی نامناسب حضور دارند و دیالوگهایی که میان آنها رد و بدل میشود، بازتاب های منفی زیادی در شبکههای اجتماعی به همراه داشته است تاجاییکه پای پلیس فتا به این ماجرا باز شد.
سرهنگ «رامین پاشایی» معاون فرهنگیاجتماعی پلیس فتای انتظامی کشور با تأکید بر این که در بسیاری از این صفحات، کودکان تنها بازیگر هستند و نقشگردان اصلی و بازی گردان پشت صحنه، افراد دیگر یا خانواده این کودکان اند، گفت: «برای افراد دخیل در این موضوع، پرونده قضایی تشکیل شد، اما چون در حوزه کودک و نوجوان برخورد میکنیم، نوع برخورد ما متفاوت است.
انتشار تصاویری از پشت صحنه ضبط و تولید محتوای خاص این صفحه، نشان میداد که یک تیم حرفهای با برنامهریزی قبلی برای تولید این پستهای خاص با هزینهکردهای سنگین مالی در عقبه این صفحه حضور دارد و این کودکان تنها مجریان دیدگاههای آنها هستند.
پیش از این ماجرا نیز هر از چندگاهی در اینستاگرام و شبکه های اجتماعی ویدیوهای مختلفی از کودکانی در حوزه های مختلف مد، لباس، ورزش، انجام حرکات سخت بدنی که معمولا هیچ تناسبی با سن آن کودکان ندارند، منتشر می شود؛ صفحاتی که در فضای مجازی و به دنبال لایک و فالوور بیشتر هر بار ویدیوی عجیب و غریب تری از آن کودکان معصوم بارگذاری می کنند و با کمی تامل ناگفته پیداست که والدین و یا گردانندگان طماع دیگری پشت این صفحات به دنبال ثروت، شهرت و کسب درآمد و سواستفاده از آن بچه ها هستند.
هرچند پس از مدتی خود آن بچه ها نیز به این سبک زندگی و دیده شدن میلیونی عادت کرده و مسیر زندگی آنها دچار تغییرات بسیاری می شود که در صورت حذف آن صفحه خسارات روحی فراوانی به آنها وارد خواهد شد.
با گسترش فضای مجازی و تغییرات سبک زندگی ناشی از غوطه خوردن در این فضا، الگوهای زندگی، جهان بینی و فکر و بینش نوجوانان حال حاضر زمین تا آسمان با نوجوانان دهه شصت تفاوت کرده است؛ بدون شک تفاوت هایی که با استفاده درست، منطقی و بجا از این امکانات و فضا باعث رشد و شکوفایی در همه ابعاد زندگی و شخصیت آنها شده قابل تقدیر و دفاع است. اما چه اتفاقی افتاده که نوجوانان نسل پیش رو در انتخاب رهبران فکری خود انتخاب های عجیب و غریبی دارند! تمایل به فردگرایی بیشتر در آنها دیده می شود و خانواده گریزتراند، به لحاظ اعتقادی و رنگ و بوی مذهبی فاصله معناداری با نسل های گذشته خود دارند و سوالات و فرضیه های بسیاری که با گشت و گذارهای میدانی پاسخ های دقیق تری از آن احصا خواهد شد.
بدون شک مسئولان مربوطه دولتی و حکومتی در این سال ها باید پاسخگوی این سوالات مطرح شده باشند و بگویند که برای اینکه نوجوانان امروز را پشتوانه ای قوی و مورد اطمینان برای پیشرفت فردای ایران بدانند، چه کاری انجام داده اند؟!!
منطق روایی حاکمیت در پرورش این نسل در این سال ها به کدام سمت و سو گرایش پیدا کرده که نتیجه آن نه تنها مطلوب بسیاری از خانواده ها نیست بلکه ترس از آینده آنها به کابوسی برای والدین تبدیل شده است.
چرا نوجوان های دهه شصتی اغلب با بنیان های فکری، عقیدتی محکم تری در جامعه حضور داشتند و می شد به آنها تکیه کرد و کارهای بزرگی از آنها طلب کرد؟ نوجوان های ۱۴-۱۳ ساله ای که در شرایط سخت جنگ، از دل آنها حسین فهمیده ها، بهنام محمدی ها و مهرداد عزیزاللهی ها اسطوره و قهرمان های کوچکی بودند که کارهای شگرفی انجام دادند.