فعال کردن مکانیسم استفاده از ظرفیتهای فراموششده و منابع افسانهای خارج از دسترس در ترتیبات جدید دیپلماسی بدون شک تا اینجای کار هنر دولت سیزدهم بوده است که طلیعه آن از تعامل حداکثری با همسایگان و سپس با کشورهای آسیایی و حوزه شرقی آغاز شد و بازیابی این ارتباط از طریق آمریکای لاتین و آفریقا پیش رفت و جهانی جدید از دنیای عاری از تحریمهای محدودکننده به روی کشور گشود؛ سیاستی که از چشمانداز خنثیسازی تحریمها بهعنوان یک رویکرد جدید راهبردی نشأت میگرفت و دستگاه سیاست خارجی این دولت به خوبی مرزگستری را از دایره محدود کشورهای اروپایی و اصطلاحا غرب به کشورهای مؤثر دیگر کشاند که یک دهه کاملا از کانون توجه خارج شده بود؛ البته این نوسازی روابط بینالملل یک بعد دیگر هم داشت و آن تلاش برای قرارگیری و حضور در سازمانهای مهم منطقهای و بینالمللی است که سطح جدیدی از دیپلماسی اقتصادی را برای کشور فراهم کرد که عضویت ایران در سازمان شانگهای و طی کردن روند عضویت در گروه بریکس از مصادیق این موضوع است.
بریکس در واقع یک ائتلاف فراقارهای به شمار میآید که این پتانسیل را دارد که ساختاربندی جدیدی را برای اقتصاد و سیاست جهانی ایجاد کند و در حال حاضر هم پانزدهمین اجلاس سران کشورهای گروه بریکس، از این هفته با حضور رهبران اقتصادهای نوظهور چین، برزیل، روسیه و هند در ژوهانسبورگ، پایتخت آفریقای جنوبی آغاز میشود و بهمدت ۳ روز ادامه دارد. بیش از ۲۰کشور هم بهطور رسمی برای پیوستن به بریکس درخواست دادهاند و چندین کشور دیگر نیز علاقهمندی خود را اعلام کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران هم جزو نخستین کشورهایی است که در این زمینه تقاضای خود را مطرح کرده است؛ عضویتی که اگر مانند شانگهای انجام شود، تأثیرات مهمی بر دیپلماسی اقتصادی ایران خواهد داشت و فقط یکی از اثرات این موضوع این است که میتوانیم با کشورهایی مثل روسیه، چین، برزیل و آفریقای جنوبی که عضو این گروه هستند معاملات خود را بدون استفاده از دلار و با پول ملی انجام دهیم و این یعنی دلارزدایی بدون شعار.
ضمن اینکه وقتی وارد این نوع سازمانها شویم، سازوکار دلارزدایی هم برای ایران متعین و شفاف میشود و دیگر برای سیاست دلارزدایی دچار کلی گویی و اقدامات فاقد اثر نخواهیم بود.
از سوی دیگر اعضای بریکس به تنهایی نزدیک به نیمی از جمعیت جهان و یک سوم اقتصاد دنیا را شامل میشوند و افزایش همکاریها با کشورهای بریکس تحت عنوان «بریکس پلاس» باعث خواهد شد این اتحاد حتی از اتحادیه اروپا هم بزرگتر شود و حجم قابل توجهی از اقتصاد جهانی را دربر بگیرد؛ ضمن اینکه باید توجه داشت روابط سیاسی و اقتصادی دوجانبه ما با کشورهای عضو بریکس در سطح بسیار خوبی قرار دارد و تجارت فی مابین به بیش از ۳۰میلیارد دلار رسیده و ایران بهزودی روابط خود با
۳ کشور عضو بریکس یعنی روسیه، چین و هند را در قالب سازمان همکاری شانگهای هم توسعه خواهد داد.
نکته مهم دیگر این است که مولفههایی مانند تحریم از شروط عضویت در بریکس نبوده و نیست و این مجموعه جهانی شاخصهای خاص خود را برای اضافه کردن اعضای جدید داراست که این موضع نیز یک برگ برنده دیگر به نفع سیاست خنثیسازی تحریمی جمهوری اسلامی است؛ بهویژه اینکه اکنون در ساختار بریکس رویکرد مثبتی هم به نفع ایران در جریان است. البته نباید فراموش کنیم آنچه برای ایران موضوعیت دارد اجرای رویکردهای نوین و اثرگذاری در ساختار نظم جدید جهانی است و در این پارادایم سیاست ما در کلان، «تعادلبخشی» در روابط خارجی و اجرای سیاست «متوازن» در آسیاست.
از اینرو وقتی نظم جهانی در حال تغییر است ما با حضور در این مجموعههای بینالمللی باید حرف مؤثر و امضای منحصر به فرد خود را داشته باشیم تا بتوانیم در تحولات پیش رو اثرگذار باشیم.
ضمن اینکه اساسا یکی از اهداف و آثار این نظم نوین جهانی رقابت جدی بین منطقه اوراسیا و شرق با کشورهای غربی بهخصوص در زمینههای اقتصادی است و گذشته از آن متحدشدن کشورهای مخالف یکجانبهگرایی در مقابل آمریکا و متحدان غربی در چشمانداز فعلی بسیار حائز اهمیت است.
بنابراین اگرچه فعال کردن دیپلماسی اقتصادی در حوزه بریکس و حرکت به سمت دلارزدایی از اهداف مهم ایران در همگرایی با این مجموعه جهانی است، اما در عین حال استفاده از ظرفیتهای دوجانبه در حاشیه این اجلاس مهم اقتصادی هم برای تهران بسیار تعیینکننده است.
محمد نسیمی؛ روزنامهنگار