به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «فراهان خبر» هوای مرز مهران، دیگر فقط هوا نیست؛ دریایی است از نگاههای مشتاق. هر چشم، آینهای است که گنبدهای طلایی کربلا را پیشاپیش در خود میتاباند. دلهای زائران، همچون پرندگانی بیقرار، پر میزنند در آسمان شوق این سفر. گویی هر قلب، بالهای بیتابی دارد که بیاختیار به سوی آستان مولایش میتپد. فضا از یک نام آکنده است: «حسین».
بر لب هر رهگذر، بر زبان هر پیر و جوان، زمزمهای است، فریادی است، نالهای عاشقانه است که نام اباعبدالله(ع) را تا آسمان مرز میبرد. نفسهای گرم زائران، عطر سحرگاه را در هوای خاکی مرز میپراکند؛ عطری که بوی بهشت موعود و بوی خاک کرب و بلا را در هم آمیخته است.در میان این موج خروشان انسانی، کاروان زائران فراهانی با عشقی لبریز از زیارت اباعبدالله الحسین(ع) خودنمایی میکند.
چهرههاشان را غبار راه و اشتیاق پوشانده، ولی نور امیدی بیپایان در چشمانشان میدرخشد. جوانان، با کولههایی بر دوش پر از دعا و نیایش، با گامهایی استوار آمادهاند تا نخستین قدمها را در سرزمین عشق بردارند.مادران فراهانی کودکش را محکم در آغوش فشرده، همآوا با دیگران ذکر «یا حسین» سر میدهد، گویی میخواهد نخستین کلامی که در گوش فرزندش در این سرزمین مقدس طنینانداز میشود، نام مولایش باشد. همهمهای مقدس برپاست، ترکیبی است از نوای دلنشین ذکر، صدای قدمهای عاشقانه بر خاک، نالههای جانسوز «حسینم وی حسین»، و پچپچهای پرامید زائرانی که یکدیگر را به صبر و شکیبایی برای دیدار معشوق حقیقی سفارش میکنند.
گویی باران رحمت، پیشاپیش غبار خستگی را از تن و جانشان شسته است. آنها نه فقط گذرنامهها که دلهای خود را گشودهاند، تا مهر «لَبیّک یا حسین» بر صفحهاشان نقش بندد. هر قدم که از مرز مهران به سوی سرزمین عشق برداشته میشود، بوی عطر پگاه را شدیدتر میکند، بوی طلوعی دیگر، بوی فجر پیروزی، بوی نزدیکشدن به کربلای معلی.