باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه – روز شنبه ایالات متحده شاهد یکی از بزرگترین موجهای اعتراضی خود بود؛ جایی که بیش از ۶۰۰ هزار نفر در ۵۰ ایالت، با شعارهایی تند و خواستههایی روشن، به خیابانها ریختند تا خشم خود را از تصمیمات دونالد ترامپ و ایلان ماسک نشان دهند. از اخراج گسترده کارکنان دولتی تا جنگ تعرفهای که قیمتها را به آسمان برده، این اعتراضات نه فقط یک نمایش خیابانی، بلکه آیینهای از نگرانیهای عمیق مردمی است که احساس میکنند منافعشان قربانی جاهطلبیهای کلان شده است.
موج خشم در برابر رویاهای بزرگ
آنچه در خیابانهای آمریکا میگذرد، تنها یک تجمع ساده نیست؛ بلکه انفجاری از نارضایتی است که ریشه در تصمیماتی دارد که به نظر میرسد بیش از آنکه به فکر مردم عادی باشند، در خدمت خواستههای یک گروه خاص طراحی شدهاند. اخراج هزاران نفر از کارکنان فدرال و کوچکسازی دولت، ایدهای است که شاید در ذهن افرادی مثل ماسک و ترامپ، بهعنوان راهی برای کارآمدی بیشتر جلوه کند، اما برای مردمی که شغلشان را از دست دادهاند، این تصمیم چیزی جز یک ضربه سنگین به زندگی روزمره نیست.
آمریکاییها، بهویژه طبقه متوسط و کارگری، این روزها خود را در برابر سیاستی میبینند که انگار قرار است با حذف هزینهها و بودجهها، راه را برای سود بیشتر شرکتهای بزرگ و ثروتمندان هموار کند. این همان چیزی است که معترضان را به خیابانها کشانده؛ حس اینکه دولتشان دیگر نماینده آنها نیست، بلکه ابزاری شده برای پیشبرد برنامههایی که از بالا دیکته میشود. تعطیلی دفاتر منطقهای سازمان تامین اجتماعی و کاهش بودجه برنامههای بهداشتی مثل مدیکید و مدیکر هم به این آتش دامن زده؛ برنامههایی که برای بسیاری از خانوادههای کمدرآمد، تنها راه نجات از فقر و بیماری بودهاند. حالا که این حمایتها کمرنگ میشود، سوالی که در ذهن مردم این کشور ایجاد میشود این است که آیا این همان رویای آمریکایی است که قرار بود همه را در بر بگیرد یا فقط یک نسخه بازنویسیشده برای خوشامد ثروتمندان؟
تعرفهها؛ شمشیر دو لبه
جنگ تعرفهای که ترامپ با افتخار آن را پیش میبرد، حالا به یکی از بحثبرانگیزترین نقاط این اعتراضات تبدیل شده است. افزایش قیمت کالاها، از مواد غذایی گرفته تا لوازم خانگی، زندگی روزمره را برای میلیونها نفر سختتر کرده و این سوال را به ذهن میآورد که آیا این سیاست واقعاً برای حمایت از تولید داخلی است یا فقط ابزاری برای فشار آوردن به رقبای جهانی؟ معترضان معتقدند که این تعرفهها که قرار بود اقتصاد آمریکا را تقویت کنند، در عمل به ضرر مصرفکننده تمام شده و جیب شرکتهای بزرگ را پر کرده است.
این نارضایتی فقط به داخل مرزهای آمریکا محدود نمانده؛ شهرهای اروپایی هم به این موج پیوستهاند و عصر شنبه اروپا شاهد تظاهراتی بود که نشان داد سیاستهای مالی ترامپ و ماسک، حالا به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است. این نشان میدهد که خواستههای آمریکاییها برای تسلط بر بازارهای جهانی، نهتنها در داخل کشورشان هزینههای سنگینی به بار آورده، بلکه موجی از واکنشها را در آن سوی اقیانوسها هم به راه انداخته است. اینجا دیگر بحث فقط بر سر یک سیاست داخلی نیست؛ بلکه تبدیل به یک بازی قدرت شده که اثراتش از نیویورک تا پاریس احساس میشود.
مهاجران؛ قربانیان یک بازی بزرگتر
یکی دیگر از محورهای اصلی این اعتراضات، رویکرد سختگیرانه نسبت به مهاجران است که به نظر میرسد بخشی از برنامهای کلانتر برای بازتعریف هویت آمریکایی باشد. اخراج مهاجران که حالا به یکی از شعارهای اصلی دولت ترامپ تبدیل شده، برای معترضان نمادی از بیتوجهی به ارزشهایی است که زمانی این کشور را به سرزمین فرصتها تبدیل کرده بود. بهنظر میرسد این سیاست که با هدف راضی کردن پایگاه رأیدهندگان خاص دنبال میشود، چیزی جز یک نمایش سیاسی نیست که هزینهاش را انسانهایی میپردازند که سالها در این خاک کار کردهاند. معترضان میگویند این تصمیم نهتنها اقتصاد را تضعیف میکند – چون بسیاری از این مهاجران در مشاغل کلیدی مشغولند – بلکه چهرهای خشن و غیرانسانی از آمریکا به جهان نشان میدهد. اینجاست که خواستههای آمریکاییها برای کنترل مرزها و بازگرداندن مشاغل به شهروندان، با واقعیتهای اقتصادی و انسانی برخورد میکند و تناقضی آشکار به وجود میآورد.
آیا این فریاد شنیده خواهد شد؟
اعتراضات روز گذشته، چیزی بیش از یک تجمع خیابانی بود؛ فریادی بود از مردمی که احساس میکنند صدایشان در میان هیاهوی تصمیمات بزرگ گم شده است. از اخراجها و تعرفهها تا فشار بر مهاجران و کاهش حمایتهای بهداشتی، آنچه در این خیابانها دیده میشود، نه فقط خشم، بلکه یک مطالبه عمیق برای تغییر است. این موج نشان داد که خواستههای آمریکاییها برای تسلط بر اقتصاد و سیاست، اگر با نادیده گرفتن نیازهای واقعی مردم همراه شود، میتواند به جای قدرت، ناآرامی به ارمغان بیاورد.
حال سوال اینجاست: آیا این فریادها به گوش ترامپ و کابینهاش خواهد رسید یا فقط بهانهای خواهد شد برای سختتر کردن خطوطی که همین حالا هم جامعه را چندپاره کرده است؟